English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 301 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
chalk up U کسب امتیاز
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
score U امتیاز
score U امتیاز گرفتن حساب امتیازات
scored U امتیاز
scored U امتیاز گرفتن حساب امتیازات
scores U امتیاز
scores U امتیاز گرفتن حساب امتیازات
tallied U کسب یا ثبت امتیاز
tallies U کسب یا ثبت امتیاز
tally U کسب یا ثبت امتیاز
tallying U کسب یا ثبت امتیاز
card U امتیاز معین را درهربخش ازبازی بدست اوردن
cards U امتیاز معین را درهربخش ازبازی بدست اوردن
overtime U وقت نامحدودپس از تساوی در امتیاز 41برای کسب دو امتیاز
patent U دارای حق امتیاز امتیازی
patent U امتیاز نامه
patent U دارای امتیاز یا حق ثبت شده
patented U دارای حق امتیاز امتیازی
patented U امتیاز نامه
patented U دارای امتیاز یا حق ثبت شده
patenting U دارای حق امتیاز امتیازی
patenting U امتیاز نامه
patenting U دارای امتیاز یا حق ثبت شده
patents U دارای حق امتیاز امتیازی
patents U امتیاز نامه
patents U دارای امتیاز یا حق ثبت شده
series U 4 تماس پی در پی با زمین که باعث گرفتن امتیاز 01 یاردپیشروی میشود
hand U تغییروضع و فرصت برای کسب امتیاز
handing U تغییروضع و فرصت برای کسب امتیاز
down U عقب افتادن در امتیاز
credit U امتیاز
credited U امتیاز
crediting U امتیاز
credits U امتیاز
blank U ممانعت از امتیاز گیری حریف
blankest U ممانعت از امتیاز گیری حریف
penalties U پرتاب خطای بدون امتیاز
penalty U پرتاب خطای بدون امتیاز
plus U امتیاز
centuries U 001 امتیاز یا بیشتر در یک بازی کریکت
century U 001 امتیاز یا بیشتر در یک بازی کریکت
nurse U حفظ یک گوی یا بیشتر در یک نقطه برای کسب امتیاز پی درپی
nursed U حفظ یک گوی یا بیشتر در یک نقطه برای کسب امتیاز پی درپی
nurses U حفظ یک گوی یا بیشتر در یک نقطه برای کسب امتیاز پی درپی
graveyard U مسیری که کسب امتیاز خوب روی ان مشکل است
graveyards U مسیری که کسب امتیاز خوب روی ان مشکل است
concession U امتیاز
concessions U امتیاز
pace U شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
paced U شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
paces U شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
handicap U امتیاز به طرف ضعیف دربازی
handicap U امتیاز دادن اشکال
handicap U امتیاز برای ایجاد تعادل امتیاز تعادلی
handicap U مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
handicaps U امتیاز به طرف ضعیف دربازی
handicaps U امتیاز دادن اشکال
handicaps U امتیاز برای ایجاد تعادل امتیاز تعادلی
handicaps U مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
carried U گرفتن توپ ودویدن برای کسب امتیاز
carries U گرفتن توپ ودویدن برای کسب امتیاز
carry U گرفتن توپ ودویدن برای کسب امتیاز
carrying U گرفتن توپ ودویدن برای کسب امتیاز
deuce U مساوی در امتیاز 41 که به 61 ختم میشود
bogey U گرفتن امتیاز یک ضربه بیشتراز استاندارد
bogeys U گرفتن امتیاز یک ضربه بیشتراز استاندارد
bogies U گرفتن امتیاز یک ضربه بیشتراز استاندارد
boundaries U 6 یا 4 امتیاز برای عبور توپ از خط مرزی
boundary U 6 یا 4 امتیاز برای عبور توپ از خط مرزی
extra U کسب امتیاز در هر فرصت بادویدن
extra- U کسب امتیاز در هر فرصت بادویدن
extras U کسب امتیاز در هر فرصت بادویدن
convert U امتیاز گرفتن
converted U امتیاز گرفتن
converting U امتیاز گرفتن
converts U امتیاز گرفتن
honourable mention U امتیاز یانشان شایستگی که بکسانی داده میشود که شایسته جایزنبوده اند
honourable mentions U امتیاز یانشان شایستگی که بکسانی داده میشود که شایسته جایزنبوده اند
odd U امتیاز دادن
odder U امتیاز دادن
oddest U امتیاز دادن
ice U امتیاز سرنوشت ساز
preferential U امتیاز دهنده
stonewall U توپ زدن تدافعی بدون کسب امتیاز
stonewalled U توپ زدن تدافعی بدون کسب امتیاز
stonewalling U توپ زدن تدافعی بدون کسب امتیاز
advantage U امتیاز
pre-eminence U امتیاز
scoreline U خط امتیاز
scorelines U خط امتیاز
match point U اخرین امتیاز برای بردن مسابقه
match point U اخرین امتیاز
match points U اخرین امتیاز برای بردن مسابقه
match points U اخرین امتیاز
duck U اخراج توپزن بی امتیاز
ducked U اخراج توپزن بی امتیاز
duckings U اخراج توپزن بی امتیاز
ducks U اخراج توپزن بی امتیاز
ad U امتیاز
ads U امتیاز
licensee U صاحب جواز یا امتیاز
Other Matches
point after touchdown [یک امتیاز با گذراندن توپ بر فراز دروازه با ضربه پا پس از کسب شش امتیاز با رسیدن به پشت خط پایان]
rugby point U امتیاز 3 یا 4 برای رساندن توپ به پشت خط پایان امتیاز 2 برای ضربه با پاوفرستان توپ از روی دروازه
badminton U بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
franchises U امتیاز
licenses U امتیاز
royalties U حق امتیاز
prominency U امتیاز
pre eminence U امتیاز
priviege U امتیاز
franchise U امتیاز
privilege U امتیاز
game bird U یک امتیاز
distinctions U امتیاز
distinction U امتیاز
act of grace U امتیاز
rectum U امتیاز
charter U امتیاز
exclusiveness U امتیاز
pas U امتیاز
licences U امتیاز
licence U امتیاز
rectums U امتیاز
chartered U امتیاز
prerogative U امتیاز
point U امتیاز
runs U یک امتیاز
run U یک امتیاز
charters U امتیاز
chartering U امتیاز
upper hand U امتیاز
franc U امتیاز
francs U امتیاز
prominence U امتیاز
scoreless U بی امتیاز
leases U امتیاز
royalty U حق امتیاز
lease U امتیاز
prerogatives U امتیاز
concession deed U امتیاز نامه
aces U امتیاز سرویس
ace U امتیاز سرویس
concessionaire U صاحب امتیاز
concessionary agreement U امتیاز نامه
prerogative U حق یا امتیاز ویژه
awarding of points U امتیاز دادن
decisions U برنده با امتیاز
prerogatives U حق یا امتیاز ویژه
decision U برنده با امتیاز
worst- U امتیاز اوردن
worst U امتیاز اوردن
loves U امتیاز صفر
insurance U امتیاز مطمئن
loved U امتیاز صفر
love U امتیاز صفر
precedence U امتیاز سابقه
go-ahead U امتیاز برتر
privileged U امتیاز دار
privileged U دارای امتیاز
concessionary U صاحب امتیاز
concessioner U صاحب امتیاز
foot score line خط امتیاز انتهایی
loss on points U باخت با امتیاز
licence owner U صاحب امتیاز
law of advantage U قانون امتیاز
perfect score U امتیاز کامل
maritime lien U امتیاز دریایی
headstart U امتیاز در شروع
outpoint U برنده با امتیاز
precedency U امتیاز سابقه
win on points U پیروزی با امتیاز
set point U اخرین امتیاز
scoreless U بدون امتیاز
score sheet U برگ امتیاز
magna cum laude U با امتیاز زیاد
double figures U امتیاز دو رقمی
differentia U وجه امتیاز
grantee U صاحب امتیاز
game point U امتیاز پایانی
field privilege U امتیاز فیلد
To keep the score. U حساب امتیاز رانگاهداشتن
privileged U دارای امتیاز یا حق ویژه
prerogatives U امتیاز مخصوص حق ارثی
scoring key U [کلید امتیاز دهی]
in the hole <idiom> U امتیاز پایین صفر
high run U حداکثر امتیاز در یک دوربیلیارد
point U درجه امتیاز بازی
count U تعداد امتیاز توپزن
counted U تعداد امتیاز توپزن
counting U تعداد امتیاز توپزن
counts U تعداد امتیاز توپزن
prerogative U امتیاز مخصوص حق ارثی
To gain an advantage. U کسب امتیاز کردن
deciding U امتیاز سرنوشت ساز
To score points. U امتیاز آوردن ( ورزش )
home whistle U امتیاز واقعی یا فرضی
home court advantage U امتیاز بازی در خانه
bowled for a duck U باختن بازیگر بی امتیاز
bowling average U معدل امتیاز بازیگربولینگ
brassage U حق امتیاز سکه زدن
break one's duck U کسب نخستین امتیاز
draw first blood U کسب نخستین امتیاز
circuit clout U یک امتیاز با دویدن به پایگاه
equaliser U امتیاز مساوی کننده
franchises U ازادی حق انتخاب امتیاز
oddsmaker U تعیین کننده امتیاز
wining by deukjoom U برد تکواندو با امتیاز
set point U اخرین امتیاز بازی
service ace U امتیاز سرویس تنیس
royal prerogative U حق امتیاز ویژه پادشاه
read write privilege U امتیاز خواندن- نوشتن
franchise U ازادی حق انتخاب امتیاز
point spread U امتیاز قابل انتظار
indult U اجازه نامه امتیاز
perfect game U باحداکثر 003 امتیاز
double bogey U دوبار کسب امتیاز
software license U امتیاز نرم افزار
privilege U امتیاز مخصوصی اعطاکردن
fifteen U نخستین امتیاز گیم
thirties U دومین امتیاز گیم
thirty U دومین امتیاز گیم
decision U برنده کشتی با امتیاز
ahead U دارای امتیاز بیشتر
licensees U صاحب جواز یا امتیاز
burn U امتیاز گرفتن از حریف
burns U امتیاز گرفتن از حریف
monopolizing U امتیاز انحصاری گرفتن
monopolizes U امتیاز انحصاری گرفتن
monopolized U امتیاز انحصاری گرفتن
monopolize U امتیاز انحصاری گرفتن
monopolised U امتیاز انحصاری گرفتن
monopolises U امتیاز انحصاری گرفتن
monopolising U امتیاز انحصاری گرفتن
decisions U برنده کشتی با امتیاز
magic number U امتیاز لازم برای قهرمانی
One point for you. U یک درجه امتیاز [ بازی] برای تو.
lincense U اجازه یا پروانه یا امتیاز دادن به
major suit U دست عالی وپر امتیاز
dehind U شمارش امتیاز منفی بازیگر
flagman U داور مخصوص تشخیص امتیاز
equites U سواره نظام صاحب امتیاز
earned run average U میانگین امتیاز کسب شده
monopolization U گرفتن امتیاز انحصاری چیزی
morning line U امتیاز شرطبندی پیش ازمسابقه
try for point U تلاش برای کسب امتیاز
To win on points. U با امتیاز برنده شدن ( در مسابقات )
point system U شرط بندی براساس امتیاز
forty U سومین امتیاز در یک گیم تنیس
investiture U سرمایه گذاری دادن امتیاز
collar U کسب اسان امتیاز ضربه
collars U کسب اسان امتیاز ضربه
turkey U 3 امتیاز کامل استرایک پی درپی
grant U امتیاز اجازه واگذاری رسمی
turkeys U 3 امتیاز کامل استرایک پی درپی
forties U سومین امتیاز در یک گیم تنیس
granted U امتیاز اجازه واگذاری رسمی
bring in U امتیاز بدست اوردن در پایگاه
composite average U معدل امتیاز بازیگر بولینگ
grants U امتیاز اجازه واگذاری رسمی
investitures U سرمایه گذاری دادن امتیاز
edges U پیروزی با فاصله امتیاز کم لبه اسکیت
base on halls U گرفتن امتیاز با رسیدن به پایگاه نخست
maiden over U بخشی از بازی کریکت بدون امتیاز
edge U پیروزی با فاصله امتیاز کم لبه اسکیت
wipe out U شکست دادن حریف با امتیاز زیاد
free handicap U مسابقه با امتیاز تعادلی برای اسبها
What is the score? U چند به چندیم ؟ ( امتیاز شما ری در بازی )
To make a distinction between two things. U بین دوچیز امتیاز قایل شدن
half century U 05 امتیاز یا بیشتر توپزن درمسابقه کریکت
A concession U امتیاز بهره برداری ( از معادن وغیره )
split the uprights U امتیاز ضربه با پا را پس ازامتیاز تماس بدست اوردن
single U ضربهای بایک امتیاز با تعویض محل دوتوپزن
rugby point U 3 امتیاز برای ضربه ازاد یاضربه پنالتی
rugby point U 3 امتیاز برای رد کردن توپ از فراز دروازبا پا
earned run U کسب امتیاز پیش از سوزاندن سومین نفر
he went out in the poll U امتحان دانشگاه را گذراندولی امتیاز ویژهای نگرفت
lodd of down U از دست دادن امتیاز فرود به علت پنالتی
bisque U امتیاز تعادلی که زمان استفاده از ان به عهده بازیگراست
off break U کسب امتیاز معینی در ضربه به سمت راست
blocked U یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
steal U از فرصت استفاده کردن توپزن برای کسب امتیاز
block U یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
honor U امتیاز اولین نفر بودن درشروع بازی گلف
blocks U یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
novices U جزء برندگان قرارگرفتن شمشیربازی که امتیاز منفی ندارد
shut out <idiom> U مانع از گرفتن امتیاز برای تیم مقابل شدن
novice U جزء برندگان قرارگرفتن شمشیربازی که امتیاز منفی ندارد
steals U از فرصت استفاده کردن توپزن برای کسب امتیاز
par U حساب امتیاز استاندارد برای هر بخش از بازی گلف
try U کسب 3 امتیاز با تماس دادن توپ با زمین در خط دروازه حریف
burn U کسب امتیاز برداشتن غیرمجاز سنگ یا مانع دیگر از مسیر
burns U کسب امتیاز برداشتن غیرمجاز سنگ یا مانع دیگر از مسیر
tries U کسب 3 امتیاز با تماس دادن توپ با زمین در خط دروازه حریف
I give the programme zero [nought] out of ten for reality. U من به این برنامه در رابطه با حقیقی بودنش از ده امتیاز صفر را می دهم.
mauls U روش قدیمی جلوگیری از کسب امتیاز با دفاع فردی یاگروهی
winter book U تعیین امتیاز شرطبندی درزمستان برای مسابقه فصل بعد
maul U روش قدیمی جلوگیری از کسب امتیاز با دفاع فردی یاگروهی
mauling U روش قدیمی جلوگیری از کسب امتیاز با دفاع فردی یاگروهی
best ball U بازی یک نفر درمقابل 2 یا 3نفر برای کسب بهترین امتیاز
mauled U روش قدیمی جلوگیری از کسب امتیاز با دفاع فردی یاگروهی
big gun U سرسخت در کسب امتیاز تخته سنگین و بزرگ موج سواری
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com